۱۳۹۱ اسفند ۱۸, جمعه

جدال کاهنان با رمّالان بر سر امتیاز انحصاری غیبگویی و خوابگزاری

اندر باب رجعت آخرالزمانی عبد صالح خدا و سالار شهیدان «هوجو جاوِز ابن سیمون‌بولیوارِ انصاری» قُدّسَ مومیائیهُ الشریف! 


وبلاگ گلاسنوست: صحنهٔ تراژیک سیاست ایرانی رو اگه این روزا با نگاه عمیق‌تری نظاره کنی، غلبه رو با عناصر کمیک می‌بینی. می‌گی نه، به دعوای جدید باند آخوندا با باند احمدی‌نژاد سر پیام تسلیت برا هوگو چاوز نگاه کن! احمدی‌‌نژاد ادعا کرده که هوگو چاوز عبد صالح خدا، بسیجی و چه بسا شهید بوده و «تردید نداره» ــ تأکید می‌کنم ــ «تردید نداره» که او به همراه مسیح و امام زمان رجعت خواهد کرد تا جامعهٔ بشری رو در استقرار صلح و عدالت كامل و مهربانی و كمال ياری کنه
اسم واقعی این کار می‌دونید چیه؟ «غیب‌گویی»!  اینجاست که دعوا پیش میاد و کلاها تو هم میره: این دقیقاً پا تو کفش روحانیون کردنه و دکّه زدن درست روبروی دکون آخوندا!
اینجاست که یه «نشونهٔ گندهٔ خدا» ــ محمد یزدی ــ ازش می‌]خواد دیگه توی مسائلی که مربوط به صنف ماست دخالت نکنه. احمد خاتمی با عصبانیت می‌گه رئیس جمهور در پیامش زیاده‌روی کرده و آخوند دیگه محسن قرائتی از نبودن دست رئیس جمهور تو دست مراجع شکایت می‌کنه و حکم به خارج شدن احمدی نژاد از «ریل کتاب الله و عترت» (لابد ارتداد؟) می‌ده. سایت تابناک هم از «خصوصی سازی» اعتقادات شیعه توسط احمدی‌نژاد می‌ناله! (البته شما بخوانید «احمدی‌نژادی سازی»! وگرنه اعتقادات شیعه خیلی وقته خصوصی‌سازی شده و امتیاز انحصاریشم به اسم «علما» ثبت شده!)
این دعواها اصلاً جدید نیست: از نظر تاریخی دو رستهٔ رقیب از یه صنف بزرگ‌ترِ جادوگران ــ یعنی کاهنا و رمّالا ــ هیچ وقت چشم دیدن همو نداشتن و هر رسته که قدرت پیدا کرده حسابی حق رستهٔ دیگه رو کف دستش گذاشته!
ولی اون چیزی که جدیده وضع امروز ایرانه که تو اون هر روز رمّالای نوین اسلامی روزبه‌روز پاشونو از گلیم خودشون درازتر می‌کنن و کاهنای سنتی اسلامی رو بیش از پیش دقّ دل می‌دن؛ اصلاً انگار نه انگار که این رمّالا تو دامن همین کاهنا به دنیا اورده شدن؛ شیر خوردن و استخوون ترکوندن! حالا می‌خوان شاخ بشن برا خودشون!
اصلاً یکی بگه این چه معنی می‌ده که یه رمّال اجازهٔ غیب‌گویی و خوابگزاری داشته باشه؟ غیب‌گویی و خوابگزاری پتنت (امتیاز انحصاری ثبت‌شدهٔ) کاهناست؛ پتنتی که رسماً پیش کاهن اعظمشون ثبت و رجیستر شده… این یعنی چی؟ یعنی کاهن اعظم رسماً بهشون گفته برین غیب‌گویی و خوابگزاری کنین؛ حالشو ببرین …فقط هوای منو داشته باشین! هر کی هم چپ نگاتون کرد با من!
می گین نه؟ فقط سه نمونه از صدها غیب‌گوییها و خوابگزاریهای این روزای کاهنا رو من اینجا نقل می‌کنم. بقیشو خودتون اگه بیکار بودین می‌تونین تو سایت عوزمای فرضانه، سایتهای اقماری حوزهٔ قم و سازمان تبلیغات، وبلاگ نور ولایت، سایت صالحات و … قصه‌های مربوط به کرامات آیت‌الله بهجت و آیت‌الله بهاءالدینی و رجبعلی خیاط و حاج اسماعیل دولابی و ... پیدا کنین:
  • کاهن خیلی بزرگ مصباح یزدی از قول یکی از کاهنای اهواز (سایز کاهن اهواز نامعلوم!) نقل می‌کنه که شب ۲۳ رمضان شخص امام زمون خودش اومده بین مردم تو مراسم شب قدر و تا صبح اشک ریخته و دعا کرده که احمدی‌نژاد تو انتخابات رأی بیاره. عین عبارات کاهنْ مصباح: «شخصی شب‌ بيست‌ و سوم‌ ماه‌ رمضان‌ در حال‌ أحياء پيش‌ از نيمۀ‌ شب‌ به‌ خواب‌ می‌رود. در خواب‌ به‌ او ندا می‌شود كه‌ بلند شو برای احمدی‌نژاد دعا كن‌، وجود مقدس‌ ولی عصر عج‌) دارند برای احمدی‌نژاد دعا می‌كنند. می‌گويد من‌ حتی اسم‌ احمدی‌نژاد را نشنيده‌ بودم‌ و اصلاً او را نمی‌شناختم‌! خود ايشان‌ نيز در تاريخ‌ دهم دی‌ماه‌ قاطعانه‌ گفته‌ بود كه‌ من‌ رئيس‌‌جمهور خواهم‌ شد. كسانی با او شوخی می‌كردند كه‌ اين‌ چه‌ حرفی است‌ می‌زنی؟ چه‌ كسی به‌ تو رأی می‌دهد؟ چه‌ كسی تو را می‌شناسد؟ گفته‌ است‌ اين‌ قول‌ يادتان‌ باشد، امروز ۸۳/۱۰/۱۰ است‌، من‌ رئيس‌‌جمهور خواهم‌ شد! حالا خواب‌ ديده‌ يا كسي‌ به‌ او گفته‌ است‌ من‌ نمي‌دانم‌..!» (البته اون موقع امام زمون ــ یا شایدم کاهنْ مصباح در پوست امام زمون ــ خیال می‌کرده که احمدی نژاد نوچهٔ کاهنا باقی می‌مونه؛ کف دستشو بو نکرده بوده که می‌خواد برا خودش بعداً یه پا رمّال بشه و بزاره تو کاسهٔ کاهنا! و گرنه حداقل می‌گفت برا رفسنجانی دعا کن اون رأی بیاره!!!)
  • کاهن نسبتاً متوسط ــ و جدیداً کمی تا قسمتی بزرگ ــ کاظم صدیقی در حضور کاهن اعظم خامنه‌ای و سایر کاهنا و سران لشکری و کشوری از کاهن حتماً لابد نسبتاً خیلی بزرگ بهاءالدینی نقل می‌کنه که قبل از رفتن به حج بهاءالدینی بهش چند تا ورد و دعا یاد داده تا اونا رو یه جای خاص تو مدینه بخونه و ثمرهٔ اون ورد و دعاها هم آخر سر این شده که «مقام معظم رهبری امسال به دیدار امام زمان نائل شده». ( نوار صوتی سخنرانی کاهنْ صدیقی تو همین لینک برا دانلود موجوده؛ فقط اینو بگم که جاتون خالی بوده که ببینین به محض اینکه کاهن متوسط صدیقی خبر داده که کاهن اعظم نائل به دیدار امام زمون شده اين جمعيت چه طوری به کاهن اعظم حمله می‌كنن كه به عنوان تبرک بهش دست بزنن و برا اینکه به کاهن اعظم دست نزنن بیرون بردنش و ديگه نتونستن جمعيت رو اداره كنن). همین کاهنْ صدیقی یه جای دیگه با اطمینان می‌گه که «مقام معظم رهبری به صورت مکرر خدمت امام زمان تشرف داشته، اما نشناخته». 
  • کاهن پیر و بزرگْ جنتی توی خطبه‌هاش می‌گه که «اين نامۀ احمدی‌نژاد به رئیس‌جمهور آمریکا فوق‌العاده است و عقيدهٔ من اين است كه از الهامات خدا بود... توصيه می‌كنم اين نامه را بچه‌ها همه بخوانند و در مدارس و دانشگاه‌ها خوانده شود و صداوسيما نيز مكرر آن را بخواند... اين‌گونه حرف زدن الهام خداوند است.» (تاریخ ۱۳۸۵/۴/۲۳). (حالا بماند که اگه اون نامه از الهامات خداست این نامه چرا از الهامات خدا نباشه؟ ـــ به نظر من این یکی نامه هم که احمدی نژاد برای مرگ چاوز نوشته از الهامات خداست؛ اما برعکس دفعهٔ قبل، خدا وقتی داشته این بار به احمدی نژاد الهام می‌کرده یادش رفته با کاهناش هماهنگ کنه!)

خلاصه اینکه دعوایی در گرفته سر امتیاز انحصاری غیبگویی و خوابگزاری، بین کاهنا و رمّالا. احمدی‌نژاد اومده یکی از یاران امام زمان رو رونمایی کرده و پاشو کرده تو کفش کاهن صدیقی و کاهن مصباح و کاهن خاتمی و کاهن جنتی… و از همه مهمتر کاهن اعظم و فرزانه! اما به نظر من حق با کاهناست!‌ احمدی‌نژاد وقتی اومد بنا بود حاجب عورت عظما باشه، نه اینکه حالا خیال ورش داره و بخواد «خوابگزاری و غیبگویی»‌ هم بکنه!‌ لابد فردا می‌خواد سیگار هم بکشه! چه حرفا… به حق چیزای ندیده و نشنیده!